آبی خاکی شرح دقایق خاکیانی که واصل آبی آسمانند
| ||
|
[ پنج شنبه 30 آذر 1402برچسب:شب يلدا,يلدا,, ] [ 8:26 ] [ غلامرضا بهرام (فرشباف زيرك كار) ]
[ دو شنبه 5 فروردين 1398برچسب:دل کفته ها؛غزل ؛ معنی لذت ؛ غزلی از بهرام, ] [ 13:43 ] [ غلامرضا بهرام (فرشباف زيرك كار) ]
[ پنج شنبه 10 خرداد 1397برچسب:شعر ترکی ؛شعری از بهرام, ] [ 9:12 ] [ غلامرضا بهرام (فرشباف زيرك كار) ]
[ چهار شنبه 25 بهمن 1396برچسب:دل گفته هاي غلامرضا بهرام ؛جاي رفيع و افق ديد, ] [ 13:25 ] [ غلامرضا بهرام (فرشباف زيرك كار) ]
[ چهار شنبه 18 بهمن 1396برچسب:دل کفته ای ازغلامرضا بهرام؛شرط رسیدن به مقصد؛, ] [ 8:44 ] [ غلامرضا بهرام (فرشباف زيرك كار) ]
[ یک شنبه 24 دی 1397برچسب:آتش و گرمی آن ؛دل گفته ای از غلامرضا بهرام ؛, ] [ 9:16 ] [ غلامرضا بهرام (فرشباف زيرك كار) ]
[ پنج شنبه 16 مهر 1394برچسب:ياس ؛ همسايه, ] [ 23:27 ] [ غلامرضا بهرام (فرشباف زيرك كار) ]
[ چهار شنبه 8 مهر 1394برچسب:گذشتن از دشت ؛كوه؛ به قله رسيدن؛, ] [ 9:43 ] [ غلامرضا بهرام (فرشباف زيرك كار) ]
امروز سال روز طلوع آفتاب رسالت از مشرق خلقت است ؛خورشيدي كه جهان در سايه پرتو انوار لايزليش از ظلمت جهالت رهائي يافت و خود را در سرزمين نور ديد . خاتمي كه اولين برگزيده خداوندگار است و تا جهان باقيست ؛ مردم هر دوره اي از فيوضات معنوي وجود آن بزرگوار بهره خواهد جست. پيامبري كه آمدنش را مرسلين پيشين بشارت داده بودند و با آمدنش جهان غرق نور و خواب ستمگران به رويائي آشفته بدل گرديد. طاق كسري ترك برداشت . بشير ونذيري بود كه بشريت را به انسانيت خويش فرا خواند . به اميد آنكه مريد ره پوي آن مراد باشيم. موضوعات مرتبط: دل گفته، ، برچسبها: با هم زمانی آغاز امامت حضرت ولی عصر و کریسمس ؛ جشن مسیح ؛
دلم می خواد حرف بزنم نمی دونم از کجا صحبتمو شروع کنم ؛ موندم
چی بگم. تو دلم غوغائیه . مسیح یه مرد بزرگ خداست و امام عصر قلب
عالم امکانه ؛ اینا باهم دیگه در ارتباطن ؛اولیا و اوصیا و پیمبرانی که از اول
خلقت اومدن همشون برای اثبات حقانیت این آخری اومدن و درست مثل
یه معادله ریاضی هموشون برا اثبات جواب اومدن .
مثل یه بچه که می خواد به مهمونی بره ذوق برم داشته ؛ در آئینه دلم
به خودم نگا می کنم ؛ چی دارم ؟ می تونم مهمونی برم یا نه ؟درس که
نگا می کنم چیزی ندارم ؛ نه لباس خوبی نه آمادگی خوبی ؛ شرمم
میشه در خونشونو بزنم .چکا کنم؟ موندم . زانوی غم بغل گرفته نشسته
تو فکر چاره کارم ؛ یهو یه فکری اومد سراغم؛ اینی که الان من تو فکر
آقام یه سعادته ؛مگه نه؟ دلم جرات و جسارتی پیدا می کنه ؛ الان دیگه
می خوام از امام بگم . میتونم؟ دیروز پریروزا اونچنون که او می خواس
بودم راست جسینیش نه ؛نبودم ؛ الان چی دارم بگم ؟ آیا لطف خدا شامل
من می شه به اون ؛از حودم بگم ؟ آقا من می دونم اونی که شما
می خواین من نبودم ولی خوب می دونم شما بهتر از اونی هستین که
من می دونم.
آقا اینی که من از شما میگم یه سعادته . از تون می خوام این سعادت یار
همیشگی من باشه ؛ اینی که شما نظرتون با ما باشه و سایه عزت شما
بالای سرمون برا ما کافیه . آقا دستمون بگیر کوچه علی چپ نریم.
موضوعات مرتبط: دل گفته، ، برچسبها: |
|
[ طراحی : ایران اسکین ] [ Weblog Themes By : iran skin ] |