آبی خاکی شرح دقایق خاکیانی که واصل آبی آسمانند
| ||
|
دوش دیدم که ملائک در میخانه زدند گل آدم بسرشتند و به پیمانه زدند ساکنان حرم ستر و عفاف ملکوت با من راه نشین باده مستانه زدند آسمان بار امانت نتوانست کشید قرعه کار به نام من دیوانه زدند جنگ هفتاد و ملت همه را عذر بنه چون نديدند حقيقت ره افسانه زدند شکر ایزد که میان من و او صلح افتاد حوریان رقص کنان باده شکرانه زدند آتش آن نیست که بر شعله او خندد شمع آتش آن است که بر خرمن پروانه زدند کس چو حافظ نکشید از رخ اندیشه نفاب تا سر زلف سخن را به قلم شانه زدند نظرات شما عزیزان: موضوعات مرتبط: حافظ نامه، ، برچسبها: [ سه شنبه 14 بهمن 1393برچسب:حافظ؛ملائکه؛ بار امانت, ] [ 1:21 ] [ غلامرضا بهرام (فرشباف زيرك كار) ]
|
|
[ طراحی : ایران اسکین ] [ Weblog Themes By : iran skin ] |